برنامهریزی محله مبنا از رویکردهای نوین در ادبیات برنامهریزی شهری به حساب میآید که بر نقش اجتماع در فرآیند محتوای برنامهریزی تأکید دارد. در این حال، مفهوم محله که اساس این رویکرد است قدمت و ریشهای طولانی در اجتماع محلی دارد. پژوهش حاضر بر آن است، معیارهای برنامهریزی محله مبنا با تأکید بر بازتوزیع سرمایه اجتماعی، بر توسعه محلههای شهری در امور برنامهریزی تأثیر دارد که باید در برنامههای توسعه شهری ویژه با مقیاسهای کوچک مدنظر قرار گیرد؛ زیرا تحققپذیری و پایداری برنامههای شهری جز با استفاده از تواناییها و ظرفیتهای اجتماعات محلی میسر نخواهد بود.
پژوهش حاضر با بررسی مفاهیم نظری موجود، مؤلفهها و معیارهای برنامهریزی محله مبنا را استخراج کرده، سپس مؤلفهها و معیارهای مربوطه را در یک برنامه توسعه شهری با قابلیت تأثیرگذاری و نقشهبرداری بر توسعه با اولویت اجتماعات محلی بررسی نموده است. طرح تفصیلی منطقه ۳ تهران بهعنوان نمونه برای ارزیابی انتخاب گردیده است. مؤلفهها و معیارهای مربوطه در بخشهای مختلف طرح تفصیلی تهران در قالب دو بعد ویژگیها و مفاهیم، میزان بهکارگیری و مطابقت آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد اکثریت مؤلفهها و واژگان کلیدی مؤلفههای برنامهریزی محله مبنا در ادبیات طرح تفصیلی بهکار رفته نشدهاند و نظر مفاهیم موجود در مؤلفهها و معیارها در ارتباط و انطباق ضعیف رو به متوسطی بین برنامهریزی محله مبنا و طرح تفصیلی منطقه ۳ تهران وجود دارد.
روش بهکار گرفته در تبیین ارتباط میان این مفاهیم در طرح تفصیلی منطقه ۳، روش تحلیل مضمون است که روشی نسبتاً جدید در تحقیقات کیفی به حساب میآید و تکنیکی به کار رفته، تکنیک تحلیل محتوای کیفی مضمون میباشد. همچنین لازم به ذکر است که تعدادی از مؤلفههای برنامهریزی محله مبنا شامل بازتوزیع همکارانه، تمرکززدایی و سرمایه اجتماعی در وضعیت بسیار ضعیف در محتوای این طرح قرار دارند. این پژوهش سبب تقویت نگاه اجتماعمحور و اجرایی به برنامههای توسعه شهری گردید.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |